English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (8872 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Our time is up . U وقت تمام است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
extinct U منقرض تمام شده
field U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
well U تماما تمام وکمال
wells U تماما تمام وکمال
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
panorama U تمام نما اینه تمام نما
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
wholly U تمام وکمال
unfailing U تمام نشدنی
ping U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinged U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinging U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pings U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
part U نمایش یک بخش از صفحه و نه تمام آن
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
cable U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cabled U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
arithmetic U بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
complete U تمام
completed U تمام
completes U تمام
completing U تمام
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
decimal U نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals U نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
interlock U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
clear U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearer U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearest U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clears U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
float U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
off U تمام
footing U پیامی در پایین تمام صفحات در متن چاپ شده
unquote U نقل قول را تمام کردن
unquote U نقل و قول تمام است
integral U کامل تمام
finished U تمام شده
finishing U تمام کاری
forth U تمام کردن
time U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
timed U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
times U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
all U : همه تمام
all- U : همه تمام
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
universal U مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
blow U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blows U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register U نمایش محتوای تمام ثباتها
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering U نمایش محتوای تمام ثباتها
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U نمایش محتوای تمام ثباتها
plenaries U شامل تمام اعضاء
plenary U شامل تمام اعضاء
set U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
sets U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
setting up U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
traffic U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficked U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficking U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffics U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
full face U تمام رخ
full-face U تمام رخ
full-blown U تمام شگفته
full-blown U تمام کامل
carried U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carries U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carry U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
Other Matches
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
it is all up U تمام شد
all night U در تمام شب
entire U تمام
whole length U تمام قد
through U تمام
It's over. U تمام شد.
thru U تمام
lion's share U تمام
incomplete U نا تمام
whole U تمام
yame U تمام
fullest U تمام
rounded U پر تمام
full U تمام
out and out U تمام
out-and-out U تمام
full length U تمام قد
thorough U تمام
full-length U تمام قد
peter U تمام شدن
rounded U تمام شده
thoroughgoing U تمام وکمال
short measure full measure U پیمانه تمام
run out of U تمام کردن
thru U تمام شده
exhaustible U تمام شدنی
inchoate U نیمه تمام
due U تمام شده
round d. U دوجین تمام
out- U در بیرون تمام
out U در بیرون تمام
fuller U کامل تر تمام تر
get (something) over with <idiom> U تمام کردن
full-scale U تمام عیار
give out <idiom> U تمام شده
passes U تمام شدن
go through with <idiom> U تمام کردن
passed U تمام شدن
all risks U تمام خطرات
outed U در بیرون تمام
all out U باشدت تمام
defunct U تمام شده
sterling U تمام عیار
rounds complete U تیر تمام شد
pukka U تمام عیار
pucka U تمام عیار
processor U تمام کننده
all this U تمام اینها
all day long <idiom> U تمام روز
all d. U در تمام روز
goes U تمام شدن
go U تمام شدن
pass U تمام شدن
to see through U تمام کردن
spring-clean U تمام وکمالتمیزکردن
lie-in U تمام شدن
lie in U تمام شدن
fulfils U تمام کردن
fulfills U تمام کردن
fulfilling U تمام کردن
fulfilled U تمام کردن
fulfil U تمام کردن
use up U تمام کردن
A whole week U یک هفته تمام
to fill out U تمام کردن
to finish off U تمام کردن
full-page U تمام صفحه
to see out U تمام کردن
whole hog U تمام راه
to run away with U تمام کردن
wrap up U تمام شدن
yean round U در تمام سال
yearlong U یکسال تمام
dyed-in-the-wool U تمام و کمال
dyed-in-the-wool U به تمام معنی
dyed-in-the-wool U تمام عیار
par excellence U به تمام معنی
to eat up U تمام کردن
to draw to an end U تمام شدن
unfinished U تمام نشده
thoro U کامل تمام
the whole world U تمام دنیا
the game is up U بازی تمام شد
the full of the moon U ماه تمام
main U بزرگ تمام
main U مهم تمام
full U تمام تکمیل
full U تمام قدرت
fullest U تمام تکمیل
thoro U تمام وکمال
thorough going U تمام وکمال
through U تمام شده
full-time U تمام وقت
integrating U تمام کردن
integrates U تمام کردن
integrate U تمام کردن
attains U تمام کردن
attaining U تمام کردن
attained U تمام کردن
attain U تمام کردن
to blow over U تمام شدن
three whole years U سه سال تمام
fullest U تمام قدرت
holohedron U تمام وجهی
full subtractor U تمام کاهشگر
end of mission U ماموریت تمام
he is fifty U تمام دارد
fullmouthed U تمام دندان
f. and fell U تمام بودن
f. sixmiles U 6میل تمام
fiddle away U تمام کردن
full screen U تمام صفحه
full time U تمام روز
depletable U تمام شدنی
full tracked U تمام شنی
full view U نمای تمام رخ
full tracked U تمام زنجیر
holohedral U تمام وجه
finisher U تمام کننده
full scale U تمام عیار
body and soul <idiom> U با تمام وجود
full blown U تمام کامل
full orbed U تمام روشن
full mouthed U تمام دندان
full duplex U تمام دو رشتهای
full blown U تمام شکفته
full automatic U تمام اتوماتیک
fulfill U تمام کردن
full adder U تمام افزایشگر
full pay U مواجب تمام
full pay U حقوق تمام
hade U شیب تمام
full moon U ماه تمام
holosymmetric U تمام وجه
in full fig U درلباس تمام
fully automatic U تمام اتوماتیک
fully automatic machine U تمام اتومات
completive U تمام کننده
get through U تمام کردن
mast high U تمام افراشته
give out U تمام شدن
by all means U با تمام وسائل
exhausted U تمام شده
over with U تمام شده
cosine U جیب تمام
cosines U جیب تمام
payment in full U پرداخت تمام
an a fact U تمام شده
ammo zero U مهمات تمام
consummative U تمام کننده
full wave U تمام موج
full word U تمام کلمه
cosecant U قطرفل تمام
in full U تمام وکمال
consumptible U تمام شدنی
best of both worlds <idiom> U تمام مزایا
fullword U تمام کلمه
entireforce U تمام قوا یا نیروها
full wave rectifier U یکسوکننده تمام موجی
total consumption burner U مشعل تمام مصرف کن
jackpot U برنده تمام پولها
tutti U برای تمام صداهاوسازها
spherical dome U گنبد دور تمام
jackpots U برنده تمام پولها
two way rectification U یکسوسازی تمام موج
to give out U تمام شدن انتشاردادن
fully ionized plasma U پلاسمای تمام یونیزه
full text searching U جستجوی تمام متن
to pay up U تمام و کمال پرداختن
full screen terminal U پایانه تمام صفحه
to burn away U سوختن و تمام شدن
full time employment U اشتغال تمام وقت
full tracked U خودرو تمام شنی
full page display U نمایش تمام صفحه
to pay off U تمام و کمال پرداختن
full screen editing U ویرایش تمام صفحه
all wave receiver U رادیوی تمام موج
across the board U شامل تمام طبقات
all-star U تیم تمام ستاره
all star U تیم تمام ستاره
cost prices U قیمت تمام شده
cost price U قیمت تمام شده
porkpie hat U کلاه تمام لبه
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
all wave antenna U انتن تمام موج
quadruplex circuit U تلگراف تمام جهتی
construction work in progress U هزینه ساختمانهای نا تمام
all available U تمام توپخانه موجود
all wheel drive U محرک تمام چرخها
perfect arch U قوس دور تمام
pay up U تمام وکمال پرداختن
partitura U بطور تمام وکمال
Recent search history Forum search
1party all night sleep all day
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1For drop-off and assistance with annul rent serviews
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com